یادداشتهای طلبگی

فضایی برای اشتراک گذاری یادداشتهای اخلاقی، تفسیری، فقهی، اصولی، رجالی و غیره

یادداشتهای طلبگی

فضایی برای اشتراک گذاری یادداشتهای اخلاقی، تفسیری، فقهی، اصولی، رجالی و غیره

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معرفت اهل بیت» ثبت شده است

دوشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۸:۱۳ ب.ظ

حضرت امیر ع اسم فعلی حاکم و عالم

حضرت امیر ع / مشارق انوار الیقین (همچنین جامع الاسرار، 205، ح394) :

«ما رواه عمّار عن أمیر المؤمنین علیه السّلام فی کتاب الواحدة، أنه قال: «یا عمّار باسمی تکوّنت الکائنات و الأشیاء، و باسمی دعا سائر الأنبیاء، و أنا اللوح، و أنا القلم، و أنا العرش، و أنا الکرسی، و أنا السّماوات السبع، و أنا الأسماء الحسنى‏، و الکلمات العلیا».

در ضمن تفسیر ذکر شریف «بسم الله الرحمن الرحیم» در مورد «اسم الله» و «أسماء حسنای الهی» و ارتباط آنها با وجودات مقدس معصومین ع سخن گفتیم.

اما منظور از لوح و قلم و کرسی و عرش و این گونه مفاهیم چیست؟

الفاظی که انسانها برای بیان مشخصات زندگی محدود و مادی خود وضع کرده اند هیچگاه نمی تواند بیانگر عظمت خداوند یا مخلوقات الهی باشد. از طرفی چون قرآن برای همین انسانها نازل شده و با زبان آنها سخن گفته و از همین الفاظ بهره جسته است، با معانی کنایی ، مقداری از عظمت خداوند و مخلوقاتش را ترسیم نموده است.

عرش :

در لغت به معنی"تخت پایه بلند"، به کار رفته است ، اما در استعمالات دینی ظاهرا کنایه از "عظمت خداوند و مخلوقات اوست" و مثلا "استوای بر عرش " کنایه از استیلاء خداوند، حکومت ، مالکیت و تدبیر او بر نظام هستی است.

چنان که در اطلاقات معمولی نیز گاهی کلمه " بر تخت نشستن " کنایه از تسلط و استیلای پادشاه بر کشورش به کار می رود. مثلاً می گوییم "آن پادشاه در فلان تاریخ بر تخت سلطنت نشست " در حالی که ممکن است آن روز پادشاه اصلاً روی هیچ تختی ننشسته باشد. یا وقتی می گوییم "در 22 بهمن سال 1357 محمدرضاشاه پهلوی از تخت سلطنت به زیر کشیده شد" یعنی در آن روز حکومت او پایان پذیرفت.

در آیات قرآن نیز چنین است مثلاً در آیه "ثم استوی علی العرش " یعنی خداوند (پس از پایان یافتن خلقت جهان ) زمام رهبری مخلوقات را به دست گرفت.

با این توضیح، در حدیث شریف آمده است که حضرت امیر ع تخت سلطنت و حاکمیت الهی بر مخلوقات است که ظاهرا به این نکته اشاره دارد که ذات باری تعالی از طریق حضرت امیر ع و با واسطة او به اداره هستی می پردازد.

کرسی :

به تخت های کوتاه اطلاق می شود و در استعمالات قرآنی ظاهرا کنایه از حکومت و قدرت و فرمانروایی بر منطقه ای است .

کرسی در آیه 255 بقره : "...وَسِع َ کُرْسِیُّه ُ السَّماوات ِ وَالاْ َرْض "(آیة الکرسی ) می تواند هم اشاره به نفوذ حکومت مطلق و قدرت پروردگار در آسمان ها و زمین باشد، و هم به نفوذ علمی او، و هم جهانی وسیع تر از این جهان که آسمان و زمین را در برگرفته است .

با این توضیح معنای «انا العرش» و «انا الکرسی» شبیه یکدیگر خواهد بود. البته تفاوتهایی بین معانی آنها ادعا شده است و روایاتی در توضیح عرش و کرسی وارد شده که شرح و توضیح آنها نیازمند مجالی دیگر است.

در کتاب شریف کافی، ج1، ص130 از وجود مقدس امیرالمومنین -علیه الصلاه و السلام- این حدیث شریف نقل شده است : «وَسِعَ کُرْسِیُّهُ‏ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ‏ وَ لا یَؤُدُهُ‏ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ‏ فَالَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ هُمُ الْعُلَمَاءُ الَّذِینَ حَمَّلَهُمُ اللَّهُ عِلْمَه‏».

قلم و لوح :

قلم ابزار ثبت کردن و لوح صفحه‏ای است که در آن نوشته ضبط می‏شود، مانند کاغذ، پوست،سنگ و یا هر چیز دیگری که قابل نوشته شدن باشد و در این استعمالات کنایه از علم الهی است.

با این توضیح، حضرت امیر ع ابزار ثبت و ضبط یا ظهور فعلی علم الهی است و علوم الهی در این وجود ثبت و ضبط است.

امام خمینی، شرح دعای سحر، ص76 می فرماید :

وجود مقدس نبی اکرم -صلی الله علیه و آله و سلم- اسم اعظم الهی است و مجمع جمیع کمالات ممکن برای مخلوق است. (ر.ک. تفسیر «بسم الله»). و در ادامه می فرمایند : ‎

«‏وفی بعض خطب امیرالمؤمنین ومولی الموحدین سیدنا ومولانا‏‎ ‎‏علی‌بن ابیطالب، صلوات الله وسلامه علیه: «انا اللوح، انا القلم، انا‏‎ ‎‏العرش، انا الکرسی، أنا السماوات السبع، انا نقطة باء بسم الله»‏‏ [و از این روایت و روایات شبیه آن نتیجه می گیرند : ] وهو،‏‎ ‎‏سلام الله علیه، بحسب مقام الروحانیة متحد مع النبی، صلّی الله علیه‏‎ ‎‏وآله؛ کما قال، صلّی الله علیه وآله: «أنا وعلی من شجرة واحدة.»‏‎ ‎‏وقال: «انا وعلی من نور واحد.»‏‏ إلی غیر ذلک من الأخبار الکثیرة‏‎ ‎‏الدالة علی إتحاد نورهما، علیهما السلام وعلی آلهما‏‏».

 این مقامات عرش و کرسی و لوح و قلم برای وجود مقدس نبی اکرم -صلی الله علیه و آله و سلم- هم وجود دارد و لذا اتحاد روحانی بین این دو ذات مقدس ثابت می شود.

امام خمینی ره در جای دیگر می فرماید :

«این دو بزرگوار [پیغمبر و علی(ع)] در عوالم غیب با هم بودند، متحد بودند، و در شهادت در این عالم یکی، مظهر آن غیب مطلق است در بعثت، و یکی مظهر آن غیب مطلق است در امامت... همان طوری که آنها در تمام ایام عمرشان در این عالم در تمام اوقات با هم بودند و پشتیبان هم بودند و یکی به تبعیت آن دیگری همه امور را محول به او کرد و همه امور را به تبعیت او به جا آورد و با او بود و برادر او بود در همه امور». (صحیفه امام، ج20، ص223)

اما این اتحاد روحانی چگونه با تمایز جسمانی و اختلاف زمانی و ظاهر برخی روایات که اختلاف و تمایز است -از جمله ««أنا مدینة العلم وعلی بابها» یا «إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ‏ عَبِیدِ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله‏» - قابل جمع و توضیح است، خودش بحث بسیار عمیق و پیچیده ای است.

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۱۳
سید محمد رضا واعظی
يكشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۱:۴۳ ق.ظ

حضرت امیر -ع- بینای غیب و شنوای وحی

در خطبه قاصعه که خطبه پنجاه و هشتم نهج البلاغه است  امیرالمؤمنین علیه السلام از خود خبر مى دهد که :  «أرى نورالوحى والرسالة و اشم ریح النبوة» ,  و نیز در همان خطبه آمده است  که حضرت  نبى صلى الله علیه و آله و سلم به وصى علیه السلام فرمود :  «انک  تسمع ما اسمع و ترى ما أرى الا انک  لست  بنبى» .  على علیه السلام را فضل نبوت نیست  ولى به نور ولایت  مى شنود آنچه را رسول صلى الله علیه و آله و سلم شنیده است  و مى بیند آنچه را که رسول مى بیند .

مسعودى در مروج الذهب  از سبط اکبر رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم امام حسن مجتبى علیه السلام نقل کرده است  که آن جناب  پس از شهادت وصى علیه السلام در وصف  آن حضرت  و رحلت  او فرمود :  والله لقد قبض فیکم اللیلة رجل ما سبقه الاولون الا بفضل النبوة و لا یدرکه الاخرون , الخ این کلام امام مجتبى علیه السلام است  که احدى از پیشینیان یعنى انبیاء و اوصیاء و اولیاء بر او سبقت  نگرفته اند مگر به فضل نبوت».

(علامه حسن زاده آملی/ نهج الولایه، ص109)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۴۳
سید محمد رضا واعظی
چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۲:۰۰ ق.ظ

امام حسن مجتبی علیه الصلاه و السلام

"أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ ع کَانَ إِذَا تَوَضَّأَ ارْتَعَدَتْ مَفَاصِلُهُ وَ اصْفَرَّ لَوْنُهُ فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ حَقٌّ عَلَى کُلِّ مَنْ وَقَفَ بَیْنَ یَدَیْ رَبِّ الْعَرْشِ أَنْ یَصْفَرَّ لَوْنُهُ وَ تَرْتَعِدَ مَفَاصِلُهُ".
ترجمه : امام حسن -علیه الصلاه و السلام- هنگامی که وضو می گرفتند، بدنشان می لرزید و رنگشان زرد می شد. از ایشان در مورد این تغییر حالت سوال کردند و ایشان جواب دادند : «بر کسی که در پیشگاه پروردگار عرش قرار می گیرد، حق این است که رنگش زرد شود و بدنش بلرزد.
بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۳۹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۲:۰۰
سید محمد رضا واعظی
سه شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۹، ۰۹:۲۴ ب.ظ

رحمتی به نام حسین ع

《وُجِدَ عَلَى ظَهْرِ #الْحُسَیْنِ_بْنِ_عَلِیٍّ یَوْمَ الطَّفِّ أَثَرٌ فَسَأَلُوا زَیْنَ الْعَابِدِینَ ع عَنْ ذَلِکَ فَقَالَ هَذَا مِمَّا کَانَ یَنْقُلُ‏ الْجِرَابَ عَلَى ظَهْرِهِ إِلَى مَنَازِلِ الْأَرَامِلِ وَ الْیَتَامَى وَ الْمَسَاکِینِ》.
(ترجمه : در روز عاشورا بر کمر امام حسین ع اثری دیده شد. از امام سجاد ع در مورد آن پرسیدند و حضرت ع جواب دادند : «این به دلیل حمل بار بر پشتشان به منازل بیوه ها و یتیمان و مساکین است»).

بحارالانوار، ج44، ص190

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۹ ، ۲۱:۲۴
سید محمد رضا واعظی
جمعه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۹، ۰۱:۵۲ ب.ظ

پیامبر اکرم ص رحمت برای عالمیان است

[در ضمن حدیثی که حضرت جبرئیل ساکنین ابواب هفتگانه جهنم را برای حضرت رسول ص بر می شمارد] :

فقال [النبی ص] : «یا جبرئیل أخبرنی عن الباب السابع». فقال [جبرئیل]  : «هی اهل الکبائر من امتک، الذین ماتوا و لم یتوبوا». فخرّ النبی ص مغشیا علیه فوضع جبرئیل راسه فی حجره حتی افاق. فلما افاق قال : یا جبرئیل عظمت مصیبتی و اشتد حزنی و أ و یدخل من امتی النار؟ قال : «نعم اهل الکبائر من امتک». ثم بکی رسول الله ص و بکی جبرئیل و دخل رسول الله ص منزله و احتجب عن الناس ... و لم یکلم احدا و یاخذ فی الصلاه و یبکی و یتضرع الی الله تعالی ....».

(ترجمه : حضرت رسول ص فرمود : «ای جبرئیل از باب هفتم جهنم برایم بگو». حضرت جبرئیل جواب داد : «این باب برای کسانی از امت توست که اهل گناه کبیره بودند و بدون توبه از دنیا رفتند». پس حضرت رسول ص بی هوش بر زمین افتاد. جبرئیل سر حضرت ص را به دامن گرفت تا به هوش آمد. وقتی به هوش آمد، فرمود : «ای جبرئیل مصیبت من بزرگ و اندوه من شدید شد. آیا از امت من کسی به آتش وارد می شود؟». جبرئیل جواب داد : «بله کسانی از امت تو که اهل گناه کبیره باشند». سپس حضرت ص گریه کرد و جبرئیل گریه کرد و حضرت رسول ص به منزل رفت و از مردم دوری جست .... و با احدی سخن نمی گفت و به نماز مشغول می شد و گریه می کرد و به خداوند تعالی تضرع می جست ...».

علم الیقین، فیض کاشانی، ج2 ص1267 تا 1274 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۹ ، ۱۳:۵۲
سید محمد رضا واعظی
چهارشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۹، ۰۷:۴۹ ب.ظ

حضرت فاطمه سلام الله علیها

معانی الاخبار، ص۳۹۶ :
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ خُلِقَ نُورُ فَاطِمَةَ ع قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ الْأَرْضَ وَ السَّمَاءَ ... قَالُوا یَا نَبِیَّ اللَّهِ فَمَا کَانَ طَعَامُهَا قَالَ التَّسْبِیحُ‏ وَ التَّقْدِیسُ‏ وَ التَّهْلِیلُ‏ وَ التَّحْمِیدُ.

تسبیح و تقدیس الهی، تنزیه خداوند است. (البته در مورد تفاوتهای این دو بحثهایی بین علماء مطرح است). تهلیل الهی مفاد «لا اله الا الله» است و تحمید الهی مفاد «الحمدلله».

حقایق و معارف این اذکار غذای جسمانی نیستند، بلکه غذای روح انسان هستند. بیان این حقیقت که این معارف غذای #حضرت_زهرا -سلام الله علیها- بوده است، شاید اشاره به این نکته باشد که اگر مواد غذایی با پوست و خون انسان عجین می شوند، حقیقت روحانی حضرت زهرای مرضیه -سلام الله علیها- نیز با این معارف و حقایق عجین است. در دعای ندبه نیز شبیه این تعبیر در مورد وجود مقدس نبی اکرم -ص- و حضرت امیر -ع- ذکر شده است «و الایمان مخالط لحمک و دمک کما خالط لحمی و دمی».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۹ ، ۱۹:۴۹
سید محمد رضا واعظی