یادداشتهای طلبگی

فضایی برای اشتراک گذاری یادداشتهای اخلاقی، تفسیری، فقهی، اصولی، رجالی و غیره

یادداشتهای طلبگی

فضایی برای اشتراک گذاری یادداشتهای اخلاقی، تفسیری، فقهی، اصولی، رجالی و غیره

۱۴ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۹:۴۱ ب.ظ

کارگاه رجال

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۱:۴۱
سید محمد رضا واعظی
دوشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۸:۱۳ ب.ظ

حضرت امیر ع اسم فعلی حاکم و عالم

حضرت امیر ع / مشارق انوار الیقین (همچنین جامع الاسرار، 205، ح394) :

«ما رواه عمّار عن أمیر المؤمنین علیه السّلام فی کتاب الواحدة، أنه قال: «یا عمّار باسمی تکوّنت الکائنات و الأشیاء، و باسمی دعا سائر الأنبیاء، و أنا اللوح، و أنا القلم، و أنا العرش، و أنا الکرسی، و أنا السّماوات السبع، و أنا الأسماء الحسنى‏، و الکلمات العلیا».

در ضمن تفسیر ذکر شریف «بسم الله الرحمن الرحیم» در مورد «اسم الله» و «أسماء حسنای الهی» و ارتباط آنها با وجودات مقدس معصومین ع سخن گفتیم.

اما منظور از لوح و قلم و کرسی و عرش و این گونه مفاهیم چیست؟

الفاظی که انسانها برای بیان مشخصات زندگی محدود و مادی خود وضع کرده اند هیچگاه نمی تواند بیانگر عظمت خداوند یا مخلوقات الهی باشد. از طرفی چون قرآن برای همین انسانها نازل شده و با زبان آنها سخن گفته و از همین الفاظ بهره جسته است، با معانی کنایی ، مقداری از عظمت خداوند و مخلوقاتش را ترسیم نموده است.

عرش :

در لغت به معنی"تخت پایه بلند"، به کار رفته است ، اما در استعمالات دینی ظاهرا کنایه از "عظمت خداوند و مخلوقات اوست" و مثلا "استوای بر عرش " کنایه از استیلاء خداوند، حکومت ، مالکیت و تدبیر او بر نظام هستی است.

چنان که در اطلاقات معمولی نیز گاهی کلمه " بر تخت نشستن " کنایه از تسلط و استیلای پادشاه بر کشورش به کار می رود. مثلاً می گوییم "آن پادشاه در فلان تاریخ بر تخت سلطنت نشست " در حالی که ممکن است آن روز پادشاه اصلاً روی هیچ تختی ننشسته باشد. یا وقتی می گوییم "در 22 بهمن سال 1357 محمدرضاشاه پهلوی از تخت سلطنت به زیر کشیده شد" یعنی در آن روز حکومت او پایان پذیرفت.

در آیات قرآن نیز چنین است مثلاً در آیه "ثم استوی علی العرش " یعنی خداوند (پس از پایان یافتن خلقت جهان ) زمام رهبری مخلوقات را به دست گرفت.

با این توضیح، در حدیث شریف آمده است که حضرت امیر ع تخت سلطنت و حاکمیت الهی بر مخلوقات است که ظاهرا به این نکته اشاره دارد که ذات باری تعالی از طریق حضرت امیر ع و با واسطة او به اداره هستی می پردازد.

کرسی :

به تخت های کوتاه اطلاق می شود و در استعمالات قرآنی ظاهرا کنایه از حکومت و قدرت و فرمانروایی بر منطقه ای است .

کرسی در آیه 255 بقره : "...وَسِع َ کُرْسِیُّه ُ السَّماوات ِ وَالاْ َرْض "(آیة الکرسی ) می تواند هم اشاره به نفوذ حکومت مطلق و قدرت پروردگار در آسمان ها و زمین باشد، و هم به نفوذ علمی او، و هم جهانی وسیع تر از این جهان که آسمان و زمین را در برگرفته است .

با این توضیح معنای «انا العرش» و «انا الکرسی» شبیه یکدیگر خواهد بود. البته تفاوتهایی بین معانی آنها ادعا شده است و روایاتی در توضیح عرش و کرسی وارد شده که شرح و توضیح آنها نیازمند مجالی دیگر است.

در کتاب شریف کافی، ج1، ص130 از وجود مقدس امیرالمومنین -علیه الصلاه و السلام- این حدیث شریف نقل شده است : «وَسِعَ کُرْسِیُّهُ‏ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ‏ وَ لا یَؤُدُهُ‏ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ‏ فَالَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ هُمُ الْعُلَمَاءُ الَّذِینَ حَمَّلَهُمُ اللَّهُ عِلْمَه‏».

قلم و لوح :

قلم ابزار ثبت کردن و لوح صفحه‏ای است که در آن نوشته ضبط می‏شود، مانند کاغذ، پوست،سنگ و یا هر چیز دیگری که قابل نوشته شدن باشد و در این استعمالات کنایه از علم الهی است.

با این توضیح، حضرت امیر ع ابزار ثبت و ضبط یا ظهور فعلی علم الهی است و علوم الهی در این وجود ثبت و ضبط است.

امام خمینی، شرح دعای سحر، ص76 می فرماید :

وجود مقدس نبی اکرم -صلی الله علیه و آله و سلم- اسم اعظم الهی است و مجمع جمیع کمالات ممکن برای مخلوق است. (ر.ک. تفسیر «بسم الله»). و در ادامه می فرمایند : ‎

«‏وفی بعض خطب امیرالمؤمنین ومولی الموحدین سیدنا ومولانا‏‎ ‎‏علی‌بن ابیطالب، صلوات الله وسلامه علیه: «انا اللوح، انا القلم، انا‏‎ ‎‏العرش، انا الکرسی، أنا السماوات السبع، انا نقطة باء بسم الله»‏‏ [و از این روایت و روایات شبیه آن نتیجه می گیرند : ] وهو،‏‎ ‎‏سلام الله علیه، بحسب مقام الروحانیة متحد مع النبی، صلّی الله علیه‏‎ ‎‏وآله؛ کما قال، صلّی الله علیه وآله: «أنا وعلی من شجرة واحدة.»‏‎ ‎‏وقال: «انا وعلی من نور واحد.»‏‏ إلی غیر ذلک من الأخبار الکثیرة‏‎ ‎‏الدالة علی إتحاد نورهما، علیهما السلام وعلی آلهما‏‏».

 این مقامات عرش و کرسی و لوح و قلم برای وجود مقدس نبی اکرم -صلی الله علیه و آله و سلم- هم وجود دارد و لذا اتحاد روحانی بین این دو ذات مقدس ثابت می شود.

امام خمینی ره در جای دیگر می فرماید :

«این دو بزرگوار [پیغمبر و علی(ع)] در عوالم غیب با هم بودند، متحد بودند، و در شهادت در این عالم یکی، مظهر آن غیب مطلق است در بعثت، و یکی مظهر آن غیب مطلق است در امامت... همان طوری که آنها در تمام ایام عمرشان در این عالم در تمام اوقات با هم بودند و پشتیبان هم بودند و یکی به تبعیت آن دیگری همه امور را محول به او کرد و همه امور را به تبعیت او به جا آورد و با او بود و برادر او بود در همه امور». (صحیفه امام، ج20، ص223)

اما این اتحاد روحانی چگونه با تمایز جسمانی و اختلاف زمانی و ظاهر برخی روایات که اختلاف و تمایز است -از جمله ««أنا مدینة العلم وعلی بابها» یا «إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ‏ عَبِیدِ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله‏» - قابل جمع و توضیح است، خودش بحث بسیار عمیق و پیچیده ای است.

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۱۳
سید محمد رضا واعظی
يكشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۱:۴۳ ق.ظ

حضرت امیر -ع- بینای غیب و شنوای وحی

در خطبه قاصعه که خطبه پنجاه و هشتم نهج البلاغه است  امیرالمؤمنین علیه السلام از خود خبر مى دهد که :  «أرى نورالوحى والرسالة و اشم ریح النبوة» ,  و نیز در همان خطبه آمده است  که حضرت  نبى صلى الله علیه و آله و سلم به وصى علیه السلام فرمود :  «انک  تسمع ما اسمع و ترى ما أرى الا انک  لست  بنبى» .  على علیه السلام را فضل نبوت نیست  ولى به نور ولایت  مى شنود آنچه را رسول صلى الله علیه و آله و سلم شنیده است  و مى بیند آنچه را که رسول مى بیند .

مسعودى در مروج الذهب  از سبط اکبر رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم امام حسن مجتبى علیه السلام نقل کرده است  که آن جناب  پس از شهادت وصى علیه السلام در وصف  آن حضرت  و رحلت  او فرمود :  والله لقد قبض فیکم اللیلة رجل ما سبقه الاولون الا بفضل النبوة و لا یدرکه الاخرون , الخ این کلام امام مجتبى علیه السلام است  که احدى از پیشینیان یعنى انبیاء و اوصیاء و اولیاء بر او سبقت  نگرفته اند مگر به فضل نبوت».

(علامه حسن زاده آملی/ نهج الولایه، ص109)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۴۳
سید محمد رضا واعظی
يكشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۳۶ ق.ظ

تفسیر سوره حمد / 9

#الرحمن #الرحیم
ذکر دو صفت رحمت در «بسم الله الرحمن الرحیم» و -با وجود صفات جمالی و جلالی فراوان الهی-، اهمیت توجه به رحمت الهی را افاده می کند.
نقش الرحمن و الرحیم
«الرحمن» و «الرحیم» بر اساس ظاهر عرفی صفت برای «#الله» است، اما می تواند صفت برای «#اسم» باشد و این مطلب را افاده کند که «اسم الله» دارای صفت «الرحمن» و «الرحیم» است.
امام خمینی -قدس الله روحه القدوسی- می فرماید : «مناسب تر آن است که صفت «اسم» باشند؛ زیرا که آنها [الرحمن و الرحیم] در تحمید [الحمدلله رب العالمین الرحمن الرحیم] صفت الله هستند؛ و بنا بر این از احتمال تکرار مصون می شود. گرچه اگر صفت «الله» باشند نیز توجیه دارد؛ و در تکرار نیز نکته ‏‏‎‏بلاغت هست».
اگر این دو، صفت برای «اسم الله» باشند، شاهد بر این خواهد بود که مراد از «اسم»، اسمای عینی ذاتی یا فعلی است-نه اسم لفظی-. البته اگر صفت برای اسم عینی ذاتی باشند، ظهور و بروز فعلی خواهند یافت و اگر صفت برای اسم عینی فعلی باشند، از اسم عینی ذاتی ناشی شده و ظهور آن کمال ذاتی در مقام فعل هستند. هر آنچه وجود یافته است به رحمت ذاتی الهی و بروز خارجی آن رحمت است.
اگر صفت برای «الله» باشند، اشاره به صفت ذات دارند.
 مراد از الرحمن و الرحیم
هر دو این اوصاف یا به تعبیری «اسم الله» ها اشاره به رحمت دارند. اما دو بحث در مقدمه باید مطرح شود : ۱) حقیقت رحمت چیست. ۲) تفاوت های «الرحمن» و «الرحیم» چیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۰:۳۶
سید محمد رضا واعظی
جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۳۲ ب.ظ

تفسیر سوره حمد / 8

#بسم_الله
شروع قرآن با «بسم الله»، شاید اشاره به این معنا دارد که قدم اول این کتاب آسمانی برای #هدایت انسان ها، توجه دادن آنها به «اسم الله» -چه لفظی، چه ذاتی و چه فعلی- است و این اهمیت توجه به «اسم الله» برای سلوک الی الله را نشان می دهد.
البته این قدم اول برای افراد مختلف درجات و کیفیات بسیار متفاوتی دارد. انسانهایی که وارد راه #سیروسلوک نشده اند به مراتب نازل اسم لفظی منتقل می شوند و به آن اکتفاء می کنند؛ اما انسانهای مستعدّ، به مراتب فوق دست می یابند.
تذکر و توجه به «اسم الله» است که قلب انسان را برای ورود معرفت باز می کند، روح انسان را به سمت باری تعالی می کشاند و مسیر سیروسلوک را هموار می کند.
#امام_خمینی در کتاب ارزشمند آداب نماز می فرماید :
سالک الی الله اوّل قدم سیرش آن است که به قلب خود بفهماند که به اسم الله همه تعینات ظاهر است؛ بلکه همه، خود اسم الله هستند و در این مشاهده اسماء مختلف شوند و سعه و ضیق و احاطه و لا احاطه هر اسمی تابع مظهر است و تبع مرآتی است که در آن ظهور کرده؛ و اسم الله ‏‎‏گرچه به حسب اصل تحقّق، مقدّم بر مظاهر است و مقوّم و قیّوم آنهاست، ولی به حسب تعیّن، متاخر از آنهاست، چنانچه در محل خود مقرر است؛ و چون سالک اسقاط اضافات و رفض تعیّنات نمود و به  سرّ توحید فعلی رسید، تمام سور و اقوال و افعال را یک ‏‏ بِسمِ الله ‏‏ است و معنی همه یکی است.‏ .... .
بالجمله، سالک الی الله باید به قلب خود در وقت «تسمیه» بفهماند که تمام موجودات ظاهره و باطنه و تمام عوالم غیب و شهادت، در تحت تربیت اسماء الله، بلکه به ظهور اسماء الله ظاهرند؛ و جمیع حرکات و سکنات او و تمام عالم به قیّومیّت اسم الله الاعظم است؛ پس، محامد او از برای حق و عبادت و اطاعت و توحید و اخلاص او همه به قیّومیّت اسم الله است».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۳:۳۲
سید محمد رضا واعظی
پنجشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۳۵ ب.ظ

تفسیر سوره حمد / 7

#الله
اسامی ذاتی الهی غیر از #الله اشاره به تعین و وصف خاصی از ذات باری تعالی دارند و تنها علامت و معرّف برای جلوه ای از کمالات الهی هستند، مثل «قادر» که تنها به حیث قدرت یا «عالم» که تنها به حیث علم اشاره دارد. در حقیقت مفاد آنها ذات با لحاظ صفت خاصّ قدرت یا علم است.
اما «الله» اشاره به ذات باری تعالی بدون این تعینات و اوصاف خاصّ دارد و علم شده است برای ذاتی که #مستجمع_جمیع_کمالات است -ولو اشتمال بر کمالات در معنای آن اخذ نشده باشد-. (تفسیر تسنیم، جوادی آملی). شرافت این اسم نسبت به دیگر اسامی ذاتی باری تعالی از این جهت است.
از بین مخلوقات و اسامی فعلی باری تعالی، اشرف مخلوقات که کاملترین اسم و کاملترین معرّف برای ذاتِ مستجمع جمیع کمالات باشد (الله)، ذات مقدّس #نبی_اکرم -صلی الله علیه و آله و سلم- است که تمام کمالات ممکن مخلوقی برای ایشان فعلی شده و کمالات الهی در این وجود مقدس ظهور کرده است. لذا گفته شده است که حقیقت محمدیه ظهور و جلوه «الله» یا اسم فعلی «الله» است.
مرحوم صدوق، معانی الاخبار، ص۳ :
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏ أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ ... قُلْتُ اللَّهُ قَالَ الْأَلِفُ آلَاءُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ مِنَ النِّعَمِ‏ بِوَلَایَتِنَا وَ اللَّامُ إِلْزَامُ اللَّهِ خَلْقَهُ وَلَایَتَنَا قُلْتُ فَالْهَاءُ فَقَالَ هَوَانٌ لِمَنْ خَالَفَ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ ص .... .
در این حدیث شریف اسمِ «الله» بر امور مرتبط بر ذوات مقدس #معصومین -علیهم الصلاه و السلام- تطبیق شده است که شاید از باب همین نکته باشد که این ذوات مقدس اسم فعلی و معرّف مخلوقی برای «الله» هستند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۳:۳۵
سید محمد رضا واعظی
چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۳۵ ب.ظ

تفسیر سوره حمد / 6

#بسم_الله
بیان شد که «اسم الله» به لفظی، ذاتی و فعلی تقسیم می شود.
در کتاب شریف کافی ، ج۱، ص۱۱۴ و دیگر کتب حدیثی مانند معانی الاخبار این روایت ذکر شده است :
:عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع- عَنْ تَفْسِیرِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ- قَالَ الْبَاءُ بَهَاءُ اللَّهِ [زیبایی یا روشنی] وَ السِّینُ سَنَاءُ اللَّهِ [شکوه یا درخشش] وَ الْمِیمُ مَجْدُ اللَّهِ [بزرگواری] وَ رَوَى بَعْضُهُمْ الْمِیمُ مُلْکُ اللَّهِ [مالکیت و سلطنت] ... .
:این تبئین از «اسم الله» با اراده اسم لفظی الله (صوت تلفظ شده) سازگاری چندانی ندارد.
اما اگر گفته شود که مراد از «اسم الله»، #اسم_ذاتی_یا_فعلی است، جمال، شکوه و بزرگواری یا سلطنت باری تعالی از این ذکر شریف قابل استفاده است.
اگر به #اوصاف_کمالی و اسماء ذاتی باری تعالی توجه شود، جمال، شکوه، بزرگواری یا سلطنت باری تعالی قابل استفاده است، که وجود مقدس امام صادق -علیه الصلاه و السلام- این معارف را به حروف «باء» و «سین» و «میم» نسبت داده اند.
اگر به #اسماء_فعلی باری تعالی -که در مرحله اول بر وجود مقدّس نبیّ اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم منطبق می شود- توجّه شود، جمال، شکوه، بزرگواری یا سلطنت باری تعالی قابل استفاده است.
اگر مراد از #سناء درخشندگی باشد، شاید اشاره به این دارد که ذات اقدس الهی با اسماء ذاتی یا اسماء فعلی خود، #جلوه ای از کمالات خود را بروز داده است. کمالات الهی در اسماء ذاتی مثل عالم و قادر یا کمالات الهی در اسماء فعلی ذوات مقدس معصومین -علیهم الصلاه و السلام- برای ما جلوه گری می کند، چرا که مقام ذات یا به تعبیری کنه ذات باری تعالی در دسترس معرفت ما قرار نمی گیرد، اما جلوه های کمالی باری تعالی به مقدار ظرفیت ما از اسماء ذاتی و فعلی قابل استفاده است.
این مطالب نشان می دهد که فهم عمیق ذکر «بسم الله» به تنهایی چه معارف اثرگذاری را برای هدایت و تربیت ما به همراه دارد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۳:۳۵
سید محمد رضا واعظی
چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۳:۳۴ ق.ظ

تفسیر سوره مبارکه حمد / 5

معنای «بسم الله» بنابر اقسام «اسم الله» و احتمالات در متعلق آن

سه احتمال در مورد متعلق «بسم الله» بیان شد و سه قسم برای «اسم الله». در ضرب این احتمالات، ۹ معنا برای این ذکر قابل تصور است که البته اراده برخی از این معانی از این ذکر بعید به نظر می رسد.

1. استعانت می طلبم از اسم لفظی خداوند -تبارک و تعالی-. اراده این معنا بعید است.

2. استعانت می طلبم از اسم ذاتی باری تعالی (الله). در ادامه در مورد این اسم ذاتی حقیقی و خارجی باید صحبت کنیم.

3. استعانت می طلبم از اسم فعلی الله. در ادامه اشاره خواهد شد که این اسم فعلی بر ذات مقدس نبی اکرم -ص- تطبیق شده است و لذا استعانت از این ذات مقدس خواهد بود.

4. شروع می کنم با اسم لفظی خداوند -تبارک و تعالی-.

5. شروع می کنم با اسم ذاتی باری تعالی (الله).

6. شروع می کنم با اسم فعلی باری تعالی که بر ذات مقدس نبی اکرم -ص- تطبیق شده است.

7. حمد خداوند با اسم لفظی خداوند -تبارک و تعالی- است. این احتمال بعید است.

8. حمد خداوند با اسم ذاتی باری تعالی (الله) است.

9. حمد خداوند با اسم فعلی باری تعالی است که بر ذات مقدس نبی اکرم -ص- تطبیق شده است.

 همه این احتمالات مطالب و معارف عمیقی دارد که متوقف بر شناخت عمیقتر اسمِ «#الله» است که در ادامه بیان خواهد شد.

شاید استفاده از تعبیر «بسم الله» به جای «بذکر الله» برای اشاره به این معانی بوده است، معناهایی که شاید برخی از آنها، از بواطن کتاب آسمانی قرآن باشد.

در تفسیر قرآن کریم گفته شده است که ممکن است خداوند -تبارک و تعالی- با همین الفاظ و ظواهر قصد داشته است تا ما با تامل و استفاده از کلمات نورانی معصومین -علیهم الصلاه و السلام- به #معانی_باطنی و غیر ظاهری هم دسترسی پیدا کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۳:۳۴
سید محمد رضا واعظی
چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۲:۰۰ ق.ظ

امام حسن مجتبی علیه الصلاه و السلام

"أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ ع کَانَ إِذَا تَوَضَّأَ ارْتَعَدَتْ مَفَاصِلُهُ وَ اصْفَرَّ لَوْنُهُ فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ حَقٌّ عَلَى کُلِّ مَنْ وَقَفَ بَیْنَ یَدَیْ رَبِّ الْعَرْشِ أَنْ یَصْفَرَّ لَوْنُهُ وَ تَرْتَعِدَ مَفَاصِلُهُ".
ترجمه : امام حسن -علیه الصلاه و السلام- هنگامی که وضو می گرفتند، بدنشان می لرزید و رنگشان زرد می شد. از ایشان در مورد این تغییر حالت سوال کردند و ایشان جواب دادند : «بر کسی که در پیشگاه پروردگار عرش قرار می گیرد، حق این است که رنگش زرد شود و بدنش بلرزد.
بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۳۹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۲:۰۰
سید محمد رضا واعظی
سه شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۳:۳۳ ق.ظ

تفسیر سوره مبارکه حمد / 4

#بسم_الله

اقسام #اسم_عینی

با دقّت در نصوص دینی، کشف می شود که دو نوع اسمِ تکوینی و عینی برای ذات باری تعالی وجود دارد :

1. اوصاف ذات باری تعالی (#اسم_ذاتی) :

اسامی که در اصطلاح رایج ما #اوصاف تکوینی و خارجی باری تعالی هستند، مثل قادر، علیم و حیّ (ذات باری تعالی با تعین قادریت یا عالمیت).
[:books:ر.ک. تفسیر تسنیم، علامه جوادی آملی، ذیل تفسیر "بسم الله" در سوره مبارکه حمد].

التوحید، ۱۸۶ :

عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ: اعْلَمْ عَلَّمَکَ اللَّهُ الْخَیْرَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَدِیمٌ وَ الْقِدَمُ صِفَةٌ ... فَسَمَّى نَفْسَهُ سَمِیعاً بَصِیراً قَادِراً قَائِماً ظَاهِراً بَاطِناً لَطِیفاً خَبِیراً قَوِیّاً عَزِیزاً حَکِیماً عَلِیماً وَ مَا أَشْبَهَ هَذِهِ الْأَسْمَاء.

2. مخلوقات باری تعالی (#اسم_فعلی) :

در تفسیر العیاشی آمده است :

«عن الرضا ع قال‏ إذا نزلت بکم شدة فاستعینوا بنا على الله- و هو قول الله: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها» قال: قال أبو عبد الله: نحن و الله الأسماء الحسنى‏- الذی لا یقبل من أحد إلا بمعرفتنا».

اشاره دارد که ذوات مقدّس معصومین -علیهم الصلاه و السلام- «اسم الله» هستند. روشن است که مراد از «اسم الله» در این عبارت نام و الفاظ موضوع یا اوصاف ذاتی باری تعالی نیست، بلکه مراد #مخلوقات_الهی است.

 علامه حسن زاده، ممد الهمم فی شرح فصوص الحکم :

به این معنا [اسم فعلی] هر شیئی «اسم الله» است، هر چند اشیاء خارجی در «اسم الله» بودن و معرّف بودن برای ذات الهی مختلف هستند. مثلا «سنگ» اوصاف الهی را نشان می دهد، اما «انسان» که اشرف مخلوقات است، بیش از سنگ دلالت بر علم و قدرت الهی دارد.

از بین انسانها هم وجودات مقدس #معصومین -علیهم الصلاه و السلام- و در رأس وجود مقدس #نبی_اکرم -صلی الله علیه و آله و سلم- که اشرف مخلوقات است و مراتب مخلوقی را به انتها رسانده است، «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى‏ ... عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى‏» (سوره مبارکه نجم، آیه شریفه ۸ تا ۱۴) بیش از هر مخلوقی معرّف برای کمالات الهی است و اشاره به تمام کمالات الهی از علم، قدرت، حکمت، صبر، عزت و ... دارد.

به همین جهت این وجود ختمی مرتبت را «#اسم_الله_الاعظم» می گویند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۳:۳۳
سید محمد رضا واعظی