راه اخلاص
بنده اگر واقعا باور داشته باشد که هیچ نفع و ضرری از غیر خدا به او نمی رسد، در افعال و اعمال خود، هرگز غیر خدا را در نظر نخواهد گرفت.
ملکی تبریزی، اسرارالصلاه، در اسرار رکوع
#اخلاص
#اخلاق
بنده اگر واقعا باور داشته باشد که هیچ نفع و ضرری از غیر خدا به او نمی رسد، در افعال و اعمال خود، هرگز غیر خدا را در نظر نخواهد گرفت.
ملکی تبریزی، اسرارالصلاه، در اسرار رکوع
#اخلاص
#اخلاق
فریضه نماز برای تمام شرایع بوده است و بیش از صد آیه قرآن در مورد آن نازل شده است و جزو اولین دستورات به حضرت موسی ع و حضرت عیسی بوده است.
در مورد حضرت موسی ع در سوره مبارکه طه، آیه شریفه 14 آمده است : إِنَّنی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری.
و در مورد حضرت عیسی ع در سوره مبارکه مریم، آیه شریفه 31 آمده است : وَ جَعَلَنی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا.
«حی علی الفلاح» در اذان به این اشاره دارد که نماز است که انسان را خوشبخت می کند.
«حی علی خیرالعمل» نیز اشاره به این است که بهترین عمل برای تکامل انسان و قرب به خدا و سیروسلوک، نماز است.
اگر راه بهتری برای سعادت و هدایت و تکامل انسان وجود می داشت، خداوند تبارک و تعالی آن راه را به ما معرفی می فرمود. یک نماز کامل و جامع می تواند تاثیر روحی بسیار زیادی بر انسان بگذارد. عدم استفاده از نماز، تباه کردن آن است.
نماز تواضع در برابر خدا و قیام و رکوع و سجود برای نشان دادن تسلیم محض در برابر خدا بودن است. انانیت و غرور انسان را از بین می برد. همه کمالات –علم، قدرت، حیات و ...- برای خدا و از اوست.
افعال و اذکار یک مجموعة کامل در راستای رسیدن به توحید و رفع انانیت انسانی (خیرالعمل) است. گوهر گرانبهای بی بدیل است.
نماز یک ظاهر و کالبدی جسمی دارد که تاثیر حقیقی و کامل برای آن نیست. بلکه نماز بعد باطنی توجه قلبی به فعل و ذکر و ارتباط روحی با خداست. فعل و ذکر را با توجه به جا آورد. این ارتباط روحی است که معراج مومن است و دوری از فحشا و منکر را به همراه دارد.
برای تقویت حضور قلب در نماز این امور سفارش شده است :
تصور :
اگر نسبت به امری تصور و ذهنیت وجود نداشته باشد، اراده ای نسبت به انجام آن شکل نمی گیرد.
به عنوان مثال کسی که مستحبات نماز را بلد نیست، اراده ای برای انجام آنها نخواهد داشت.
کسی که با فیلم، کتاب، دوست ناباب، محیط آلوده، شبکه معاند، کانال فاسد و ... فقط گناه و پلیدی را می بیند و می شنود و در ذهن او این امور به تصویر کشیده می شود، به شکل طبیعی گرایش به این امور و اراده این افعال ناشایست را خواهد داشت. در مقابل شخصی که به خاطر ارتباط با قرآن، دعا، افراد صالح، حضور در مجالس اهل بیت ع و مسجد، استفاده از شبکه ها و کانالهای مفید و ... اعمال پاک و اخلاق حسنه را می بیند و می شنود و تصور می کند، زمینه اراده اعمال صالح و دستیابی به اخلاق حسنه را در خود تقویت می کند.
فرق می کند انسان یاد خدا و اهل بیت ع باشد –که زمینه اطاعت الهی را شکل می دهد- یا یاد گناه و دنیا و مادیات. نقش شیاطین انس و جن در فضای حقیقی و مجازی این است که تصورات ما را به سمت امور پلید بکشانند و از یاد خدا و اهل بیت ع، ذکر مرگ و قیامت و توجه به اخلاق حسنه و اعمال صالح دور کنند.
تصدیق به فایده :
از سوی دیگر صرف تصور برای تحقق اراده کافی نیست و تصدیق به فایده نیز لازم است. اگر انسان در معرض دیدن و شنیدن فوائد گناه و دنیا گرایی –مثل خانه خوب و ماشین خوب و مشهور بودن و ...- قرار گیرد، گرایش به گناه و دنیا در او تقویت می شود.
اما اگر در معرض دریافت مطالب مفیدی در فوائد اخلاق حسنه، رفتار صالح، آخرتگرایی، سیروسلوک و ... قرار گیرد، زمینه برای اراده و عزم بر تهذیب نفس را خواهد داشت.
نتیجه آن که برای اصلاح نفس باید توجه ویژه به تصورات و تصدیقات خود داشت و شرایط و زمینه را برای تصور و تصدیق مطالب صحیح و مفید فراهم کرد و شرایط و زمینه دریافت امور منفی و پلید را از خود دور کرد.
آنچه می خوانیم، آنچه می بینیم، آنچه می شنویم، محیطی که در آن قرار دارم، افرادی که با آنها معاشرت داریم، کانال و گروهی که عضو آن هستیم و ... همه و همه نقش مهمی در تهذیب نفس و سیر به سوی خداوند –تبارک و تعالی- دارند.
کسی که برای ارتقاء ایمان خود تلاش نمی کند، اولا ارزش این کالای گرانبها را ندانسته است و باور صحیح و کاملی از کمال و لذت مراتب بالاتر ایمان ندارد، ثانیا توجه ندارد که ایمان ضعیف ممکن است با لغزش و فتنه ای از بین برود و به سوء عاقبت گرفتار شود.
تقویت ایمان با تقویت علل آن میسر است، لذا این امور را می توان در تقویت ایمان موثر دانست :
1/ تحصیل علم : علم مقدمه این است و ارتقاء شناخت نسبت به متعلقات ایمان (#توحید و لوازم آن) اهمیت بسزایی در تقویت ایمان دارد. کسی که درک بهتری از کمال و عظمت الهی، توحید تشریعی و ... داشته باشد، می تواند به ایمان کاملتری دست یابد.
2/ ذکر علم : ذکر و تکرار معارف و علوم مانع از غفلت از آنها می شود. علمی که مغفول واقع شود، آنگونه که باید و شاید اثرگذار نخواهد بود. لذا با تکرار و تمرین باید #ملکه ای را در خود ایجاد کرد که مانع از غفلت می شود. به عنوان مثال «درک حضور عظمت ذات باری تعالی در تمام مکانها و زمانها» با تکرار و تمرین به ملکه تبدیل می شود.
3/ مبارزه با هواهای نفسانی : گاهی خواسته های نفسانی با حقیقت در تزاحم است و مانع از #تسلیم در برابر #حق می شود. هر چند با میلها و خواسته های نفسانی مقابله شود، خشوع و خضوع در برابر حق بیشتر می شود و روحیه تسلیم در برابر حقیقت، تقویت می شود.
أسرار الصلاه (ملکى تبریزى)، ترجمه رجب زاده، ص: ۲۴۴ :
[در مقام مثال برای شخص احمق مغرور :]
آن شخصى است که تخم ریا در دل بیفکند و متوقع باشد که از این دل نور عمل خالص درو کند، یا اینکه قرآن تلاوت کند، و یا ذکر بگوید و دعا بخواند و به مناجات با پروردگار بپردازد در حالیکه دلش مستغرق در #دنیا و مشغول به آن و هم و غم آن است، یا اینکه زبانش قرآن بخواند و دلش جاى دیگر باشد و بعد انتظار قبول چنین عباداتى را هم داشته باشد و امیدوار به این باشد که ابواب #اسرار قرآن بر او گشوده شود و #لذت ذکر و مناجات را دریابد.
[در مقال مثال برای شخص آرزومند :]
مثل افرادى مثل ما است که هم دل به دنیا دارند و هم گاهى براى تهجد و شب زنده دارى به پا می خیزند و گریه و زارى میکنند و از خدا میخواهند که لذت مناجات را به آنها بچشاند، و قرآن را تلاوت میکنند و در آیات آن تدبرى مىنمایند ولى با قلبى که به #محبت_دنیا آلوده است و با چنین قلبى انتظار این را دارند که اسرار قرآن را درک کنند، این یک آرزو است، ...
در آیات و روایات «ایمان» و «عمل صالح» راه قرب به خداوند -تبارک و تعالی- دانسته شده است.
حقیقت ایمان دارای بحث مفصّل و عمیقی است، اما به طور خلاصه باید گفت که «ایمان» اخصّ از «علم» است. «علم» که غالبا غیر اختیاری محقق می شود، شرطِ «ایمان» است که اختیاری است. به همین جهت گاهی «علم» وجود دارد، اما «ایمان» وجود ندارد. «و جحدوا بها و استیقنتها انفسهم» (سوره مبارکه نمل، آیة شریفة 14).
ایمان عمل اختیاری مربوط به قلب و باطن انسان است و حقیقت آن بنا گذاشتن و ملتزم شدن به لوازم علم است.
طبق آیات شریفه قرآن کریم متعلق ایمانی که سبب قرب به خداوند -تبارک و تعالی- است، خداوند -تبارک و تعالی- و صفات و لوازم او از جمله انبیاء و ملائکه و آخرت و ... است. به طور خلاصه می توان گفت «ایمان به توحید». لذا گفته شده است همه معارف اسلام به توحید باز می گردد. (ر.ک. علامه مصباح ره، به سوی او، ص201 و 206).
ایمان طبق آیات شریفه قرآن دارای مراتب است، چرا که میزان پای بندی به تعهد ایمانی و عدم سستی و اثرپذیری از وسوسه نفسانی و شیطانی متفاوت است.
سوره مبارکه انفال، آیه شریفه 2 : «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ». (همچنین ر.ک. سوره مبارکه فتح، آیه شریفه 4 و سوره مبارکه آل عمران، آیه شریفه 173 و سوره مبارکه احزاب، آیه شریفه 22).
اوج قله ایمان در اختیار ذوات مقدس معصومین -علیهم الصلاه و السلام- است.
برای سنجش میزان ایمان می توان به میزان التزام عملی به لوازم توحید -اعم از توحید عبودی و حبی و ...- رجوع کرد و رتبه ایمان خود را سنجید.
پس از ایمان، خوف و رجاء اصل هر خیرى است و مؤمن میبایست که پیوسته به این دو صفت متصف باشد؛ زیرا مراد هر کسى در این دنیا دستیابى به #سعادت است، و کدامین سعادت نزد مؤمن، مثل #لقاء_پروردگار و انس با او است، و این جز بتحصیل #محبت او حاصل نشود، و تحصیل محبت او جز پس از #معرفت نصیب انسان نگردد و معرفت جز به #دوام_فکر بدست نیاید و دوام فکر غالبا جز با #ذکر و یاد خدا حاصل نمىشود، و ذکر و فکر جز بدور ساختن خویش از #مشاغل_دنیائى و قطع الفت و دوستى شهوات و خواستههاى نفسانى فراهم نشود، و این جز با کندن محبت دنیا و خواستههاى دنیائى از دل بدست نمىآید، و برکندن ریشههاى محبت دنیا و شهوات آن، جز به #صبر در مقابل آنها حاصل نمیشود و صبر هم جز با #خوف_و_رجاء تحقق نمىپذیرد.
اسرار الصلوه، ملکی تبریزی (ترجمه رجب زاده)، ص۱۹۹