تفسیر سوره حمد 19
توحید ربوبی (2)
جمیع اجزاء عوالم هستی از هر جهت تحت تربیت و مراقبت اوست. همه مخلوقات غرق در نعمت الهی – از افاضه وجود تا حفظ از خطرات، صحت جسمی و روحی، رزق، اصلاح و تدبیر امور به سمت کمال- هستند. این فیض به لطف و رحمت او پیوسته و مستمر است و در این راه هیچ نعمت و رحمتی از هیچ موجودی دریغ نشده است –از سلامتی کوچکترین اعضای بدن تا نعمت معرفت به خدای عزّ و جلّ و اهل بیت عصمت و طهار علیهم الصلاه و السلام-.[1]
غیر او هیچ نقشی در تامین نیازها و وصول به کمال و نفع و ضرر انسان یا هر موجود دیگری ندارد[2] و حاکم مطلق و تنها برنامه ریز و مدیر هستی، اوست. «إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ ما مِنْ شَفیعٍ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ» (سوره مبارکه یونس / آیه شریفه 3).
از سویی کمال مطلق اوست. پس غایت ربوبیت –که کمال است- خود اوست. او با لطف و رحمت خود، ما را به سمت خود می کشد و بالا می برد. هر حرکتی به سمت کمال، حرکت به سمت اوست و به میزانی که حرکت رخ می دهد، قرب به او حاصل می شود و قرب به او به معنای ظهور بیشتر کمالات او در مخلوق، مظهریت اقوای مخلوق برای او، تجلی اقوای او برای مخلوق و بهره بیشتر از جنّت ذات است.
باور قلبی توحید ربوبی و تنظیم تمام اعمال و رفتار به مقتضای آن، بسیار نادر و مخصوص عارفین بالله و اولیاء خاصّ اوست.
بسیاری از مشرکین از پذیرش توحید خالقی ابایی نداشتند. «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّه».[3] آنچه آنان منکر بودند، توحید ربوبی بود و برای غیر «الله» ربوبیّت و نقش در تأمین نیاز خود قائل بودند. مجسمههایی از سنگ و غیره به عنوان مظاهر آن اربابها می ساختند و برای دستیابی به لطف و رحمت آنها، به پرستش آن مظاهر می پرداختند.
مبارزه انبیاء با بت پرستی و شکستن بتها برای ترویج توحید ربوبی بود. حضرت ابراهیم –علی نبینا و آله و علیه الصلاه و السلام- برای احتجاج علیه مشرکان نسبت به ستاره و ماه و خورشید فرمود «هذا ربّی»[4] و سپس عدم لیاقت آنها برای مقام ربوبیت را ثابت کرد. حضرت یوسف –علی نبینا و آله و علیه الصلاه و السلام- در زندان از فرصت پیش آمده برای تبلیغ توحید ربوبی بهره برد. «یا صاحِبَیِ السِّجْنِ أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّار». (سوره مبارکه یوسف، آیه شریفه 39).
در بین مومنین نیز جهل و غفلت از توحید ربوبی بسیار است. اگر ذره ای تصور شود که غیر خدای تبارک و تعالی – مثل فلان قدرتمند یا ثروتمند- توانایی مستقل برای رساندن خیر یا شرّ دارد، مصداق شرک ربوبی است.
رابطه ربّ و الله
با توجّه به حقیقت «الله» و «ربّ»، روشن است که تنها «الله» و حقیقتی که مستجمع جمیع کمالات است می تواند «ربّ» حقیقی تمام مخلوقات باشد و تنها «ربّ» و پروردگار عالمیان است که می تواند «الله» و مستجمع جمیع کمالات باشد. لازمة الوهیّت، ربوبیّت است و ربوبیت کاشف از الوهیت. «الله» بودن دلیل برای «ربّ» بودن است. شاید به این جهت صفت «ربّ» در آیه شریفه بعد از «الله» آمده است. همه احتیاجات عالمیان نزد «الله» است و فقط «الله» یارای تامین مایحتاج عالمیان را دارد. «بیدک لا بید غیرک زیادی و نقصی و نفعی و ضرّی».[5] «قل لن یُصیبنا الا ما کتب الله لنا هو مولانا و علی الله فلیتوکّل المومنون» (سوره مبارکه توبه، آیه شریفه 51). هر چه هست، ملک طلق اوست و هر چه رخ می دهد به تدبیر و اراده اوست. «لا موثّر فی الوجود الا الله».
رابطه ربّ و حمد
با درک اختصاص حمد به خداوند سبحان و مالکیت مطلق او بر تمام کمالات نیز روشن می شود که ربوبیّت مخصوص ذات اقدس اله است و غیر او مقام ربوبیّت ندارد. ربوبیتِ ذات اقدس اله به اظهار کمال خود در مخلوق و جلوه گری جمال و جلال او در عالمیان است. عالمیان کمال استقلالی برای خود ندارند و نخواهند داشت، بلکه مجرایِ نمایشِ کمالات الهی و اسمای حسنای او هستند و اوست که کمال را در موجودی خلق می کند و به ظهور می رساند. از این رو گفته شده است ربوبیّت نوعی خلقت است و توحید خالقی مفید توحید ربوبی است.
رابطه ربّ و الرّحمن الرّحیم
این ربوبیّت الهی ناشی از رحمانیّت و رحیمیّت ذات اقدس اله است و این دو صفت دلیل بر این است که خداوند سبحان در ربوبیّت هیچ موجودی کم کاری نکرده و نخواهد کرد. آنچه مانع از کمال مخلوق است، قابلیت قابل و ذات مخلوق است –نه بخلی از ناحیه فاعل و خداوند رحمن رحیم-.
[1] عدم وصول به کمال و رحمتی از جانب الهی به دلیل بخل از ناحیه فاعل نیست، بلکه نشانة ضعف در ناحیة قابل است.
[2] سوره مبارکه یونس / آیه شریفه 18 : «وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُم».
[3] سوره مبارکه لقمان، آیه شریفه 25 و سوره مبارکه زمر، آیه شریفه 38. همچنین شبیه این معنا در سوره مبارکه عنکبوت، آیه شریفه 61.
[4] سوره مبارکه انعام، آیات شریفه 76 تا 78.
[5] مناجات شعبانیه، اقبال الاعمال، ج3، ص296.