یادداشتهای طلبگی

فضایی برای اشتراک گذاری یادداشتهای اخلاقی، تفسیری، فقهی، اصولی، رجالی و غیره

یادداشتهای طلبگی

فضایی برای اشتراک گذاری یادداشتهای اخلاقی، تفسیری، فقهی، اصولی، رجالی و غیره

پنجشنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۳، ۰۹:۴۹ ب.ظ

تفسیر سوره حمد / 15

حمد ناقص و حمد مطلق 

🔹 گاهی ذات اقدس الهی به خاطر علم مورد ستایش قرار می گیرد و گاهی به دلیل قدرت. اما این حمدها، حمدهای ناقص و ناظر به کمال خاصّی است. 

🔹 ذات اقدس الهی که تمام کمالات و تمام افعال نیک از او و برای اوست، شایسته حمد مطلق است، حمدی فراگیر و جامع به تناسب فراگیری و جامعیت کمال این ذات –نه حمد ناقص و محدود-. 

🔹 حمد به دلیل عِلم، حمدِ اسمی از اسماء الهی و مظهری از مظاهر این ذات –یعنی علم- است. حمد به دلیل قدرت، نیز تنها حمدِ اسمی از اسماء الهی است – نه حمدِ ذات اقدسِ الهیِ مشتمل بر تمام کمالات به نحو بی نهایت-. 

🔹 حمد مطلق از کسی سر می زند که تمام کمالات الهی را درک کرده باشد و از آن جهت که درک تمام کمالات بی نهایتِ الهی فقط برای خود این ذات میسر است، چنین حمد مطلقی فقط از خود این ذات اقدس سر می زند. حمدهای ما –به دلیل نقص در درک کمالات و قوت و شدت آنها- محدود و ناقص است. 

🔹 وجود مقدس امیرالمومنین –علیه الصلاه و السلام- در خطبه اول نهج البلاغه می فرماید : «الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ الَّذِی‏ لَا یَبْلُغُ‏ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ». حمد از آن خدایى است که مدح او از عهده کسى بر نمى آید.

🔹 از سویی نقصان معرفت ما به اسماء الهی و عدم درک کنه بی نهایت تک تک کمالات الهی –مثل علم و قدرت- نیز موجب می شود تا حمدهای ناقص ما نیز نقصان دیگری داشته باشند. پس حمدهای ما نه تنها مطلق نیست بلکه حتّی حقّ حمد نسبت به اسمی از اسماء الهی را هم ادا نمی کند. 

💐 تعلّق بسم الله به الحمدلله

🔹 بیان شد تمام افعال «به اسم الله» است، از جمله حمد و ستایش الهی و احتمال داده شد که در سوره مبارکه حمد، «بسم الله» متعلق به «الحمدلله» باشد. در نتیجه معنا چنین خواهد بود که «ستایش الهی به اسم الله است»، یعنی ستایش الهی همراه و نیازمند کمالات الهی و مخلوقات الهی است و توفیق و عنایت پروردگار است. 

🔹 حمد شایسته او از عهده ما خارج است و حمد ناقص او نیز –که خود فعل نیک و شایسته تقدیر است- لطف و رحمت خود اوست.

💐 ارتباط تحمید و تسبیح و تهلیل و تکبیر 

🔹 تفاوت مفهومی اذکار اربعه روشن است، لکن این مفاهیم با یکدیگر تلازم دارند و حقیقتی که مصداق هر یک از این اذکار باشد، قطعا مصداق سایر اذکار نیز خواهد بود. ذات مقدسی که ستایش مخصوص اوست (الحمدلله)، دارای تمام کمالات است.

🔹 و ذات مستجمع جمیع کمالات که عین کمال بی نهایت است، از هر عیب و نقصی، پاک و منزه است (سبحان الله). 

🔹 چنین ذاتی، کمالی برای غیر نمی گذارد تا آن غیر، خدا باشد و خدایی کند، (لا اله الا الله).

🔹 و البته این حقیقت بزرگتر از آن است به درک و وهم مخلوقی درآید و وصف شود (الله اکبر).

🔹 در آیه شریفه «وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» (سوره مبارکه اسراء، آیه شریفة ۴۴)، اگر «ب» باء سببیّت باشد، اشاره به این مطلب دارد که بوسیله ستایش، خداوند تسبیح می‌شود. ستایش او، تنزیه الهی را به همراه دارد؛ چرا که بیان شد لازمه ستایش، تنزیه است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۰۳ ، ۲۱:۴۹
سید محمد رضا واعظی
جمعه, ۴ آبان ۱۴۰۳، ۰۹:۲۵ ب.ظ

مقام والای شهید

از مرحوم علامه طباطبایی سوال شد: کسانی که به #شهادت نائل می شوند، آیا کمالاتی که دیگران به ریاضت به دست می آورند، با شهادت دارا می شوند؟

علامه فرمودند : بله. اخیرا در تفسیر به آیه شریفه‌ای رسیده‌ایم که دلالت بر همین مطلب دارد. حق سبحانه می فرماید:

«وَالَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ. سَیَهْدِیهِمْ وَیُصْلِح بَالَهُمْ َّو یُدخِلُهُم الجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ» (سوره مبارکه محمد، آیات شریفه ۴ تا ۶).

کسانی که در راه خدا کشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را از بین نمی‌برد! بزودی آنها را هدایت نموده و حالشان را اصلاح می کند. و آنها را در بهشت ​​که اوصاف آن را برای آنها بازگو کرده وارد می کند.

ثمرات الحیات، ج۱، ص۱۵۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۰۳ ، ۲۱:۲۵
سید محمد رضا واعظی

مختصری از شخصیت نمونه سید حسن نصرالله

در پیام مقام معظم رهبری آمده است : «مجاهد کبیر، پرچمدار مقاومت در منطقه، عالم بافضیلت دینی، و رهبر مدبر سیاسی». همچنین در همین پیام حضرت آقا ایشان را «سید عزیز مقاومت» خوانده اند.

او الگوی مجاهدت بود. «فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما» (سوره مبارکه نساء، آیه شریفه 95). نمادی که نامش حسّ جهاد را در دل آزادگان جهان تقویت می کرد.

زندگی بسیار سخت و پرمشقتی را داشت. گاهی در یک روز چندین بار محل خود را عوض می کرد و برای مسیر ده دقیقه ای، گاهی چند ساعت با عوض کردن ماشین‌های مختلف و با تدابیر شدید امنیتی و حفاظتی جابه جا می شد. همه این سختی ها و داغ شهادت فرزند و یاران را دید و در نهایت به فیض شهادت نائل شد.

می گفتند سید حسن نصرالله در لبنان نیست و برای جانش در منطقه امنی در ایران است که این شهادت، بطلان این ادعاها را ثابت کرد.

برخی اهداف رژیم صهیونیستی از ترور

از ابعاد مختلفی می توان اهداف رژیم منحوس صهیونیستی را مدنظر قرار داد :

1/ یک سال تحقیر شدن نظامی که ادعای ابرقدرتی دارد، توسط یک نیروی چریکی غیر رسمی اعتبار داخلی و بین المللی رژیم صهیونیستی را بسیار کاسته است.

با توجه به این که از بین بردن نیروهای مقاومت ممکن نیست (به عنوان مثال فرمانده اسرائیلی گفته بود : ما از هر منطقه غزه عقب نشینی می کنیم، بلافاصله حماس آنجا را در اختیار می گیرد/ شبکه العالم، 27 شهریور 1403) و نیروهای مقاومت حاضر به پذیرش شروط تحقیر کننده رژیم صهیونیستی نیستند، سران این رژیم تنها راه بازیابی اقتدار، جلب رضایت داخلی و قیافه پیروز گرفتن را در قدرت‌نمایی با «ترور فرماندهان مقاومت« و «حملات وحشیانه» - که موجب تشفی دل صهیونیست‌ها است- می بینند. تصور  می کنند با این اقدامات ژست ابرقدرتی به ایشان باز خواهد گشت.

بررسی :

نکته اول : اگر این اقدامات منجر به توقف حملات نیروهای مقاومت نشود و جنگ فرسایشی مثل یک سال گذشته- ادامه پیدا کند، در دراز مدت این هدف تامین نخواهد شد.

از این رو با محاصره لبنان و فشار سیاسی سعی خواهد کرد حمایت از حزب الله تضعیف شود تا حزب الله توان ادامه مقابله را نداشته باشد. شاید به همین جهت مقام معظم رهبری در پیام خود به مناسبت جنایت حمله به ضاحیه بیروت فرمودند : «بر همة مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند».

نکته دوم : این اقدامات وحشیانه، نشان از تحقیر و شکست این رژیم در رسیدن به اهداف خود در این یک سال جنگ با انواع و اقسام امکانات و حمایت هاست و احساس خطر و نزدیک شدن این رژیم به فروپاشی و رسیدن به آخر خط است که تمام برگ‌های برنده خود را رو می کند و هر نوع تبعاتی برای اقدامات خود را به جان می خرد. «الغریق یتشبث بکل حشیش». مهاجرت بسیاری از نیروهای انسانی مفید و موثر، مشکلات متعدد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ناشی از یک سال جنگ و آواردگی صدها هزار نفر ساکن شمال سرزمین اشغالی، دامن این رژیم را به سختی گرفته است.

2/ این ترورها و اقدامات وحشیانه به زعم سران رژیم صهیونیستی موجب ایجاد ترس و احساس ضعف در نیروهای مقاومت و ناامیدی از شکست اسرائیل می شود.

بررسی :

اگر چنین احساسی هم حاصل شود، احساس زودگذر است و ایمان و بصیرت نیروهای مقاومت همچون گذشته چون سدی در مقابل اهداف صهیونیست ها خواهد ایستاد.

3/ اقدامات وحشیانه و کشاندن جنگ به زندگی مردم لبنان، موجب شود تا مسئول سختی های جنگ، حزب الله قلمداد شود و حمایت مردم این کشور از حزب الله را تضعیف کند.

بررسی :

برای جلوگیری از این حالت، جهاد تبئین لازم است که در پیام مقام معظم رهبری به این نکته بسیار توجه شده بود و تاکید شده بود که حزب الله تا کنون از لبنان حفاظت کرده است. ان شاء الله برکت خود این شهید و سایر شهدای مقاومت و جهاد تبئین موجب می شود تا حمایت مردمی از حزب الله برای انتقام و شکست اسرائیل افزایش یابد. 

3/ مدتی پیش "توماس فریدمن" ستون نویس مشهور نیویورک تایمز در گزارشی تاکید کرد که نتانیاهو در روز‌های باقی مانده به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا، هر چه در توان دارد انجام خواهد داد تا زمینه را برای اوج گیری تنش‌ها در منطقه غرب آسیا فراهم کند و از این رهگذر، شانس ترامپ و جمهوری‌خواهان را جهت کسب پیروزی در انتخابات آتی آمریکا افزایش دهد. حزب دموکرات مدتهاست با نتانیاهو و جناح و حزب او رابطه خوبی ندارد و از مخالفین آنها حمایت می کند، حتی متهم است که در تظاهرات خیابانی علیه نتانیاهو نقش دارد.

بررسی :

آینده روشن خواهد کرد این هدف تامین خواهد شد یا خیر. هر چند برای ما تفاوتی بین رئیس جمهورهای آمریکا وجود ندارد.

برخی نتایج و آثار این جنایت

  1. شهید سید حسن نصرالله خطرناک تر از سید حسن نصرالله است. این شهید عزیز با شهادت بیش از گذشته نمادی برای مقاومت و الگویی برای مجاهدت خواهد بود و موجب گرایش بیش از پیش جوانها در لبنان، سوریه، عراق، یمن و ...- به این مسیر مقدس خواهد شد.
  2. منفور بودن رژیم صهیونیستی در افکار عمومی دنیا موجب گرایش و میل آزادگان جهان به دشمنان این رژیم منحوس خواهد شد و شهید سید حسن نصرالله را به الگویی برای تمام آزادگان جهان تبدیل خواهد کرد و موجب ترویج تفکر مقاومت و همچنین مکتب حقه تشیع در کلّ دنیا خواهد شد.
  3. شهادت این سید عزیز موجب جلب توجه مضاعف افکار عمومی جهان اسلام و آزادگان جهان به مقاومت و حمایت بیشتر تبلیغاتی و مالی از این جبهه می شود.  
  4. افزایش تنش و درگیری، تبعات منفی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی در سرزمین های اشغالی را گسترش خواهد داد.
  5. این اقدامات و کشف نقاط ضعف در تشکیلات حزب الله، موجب اتخاذ تدابیری برای ترمیم گسل ها، بالندگی بیشتر و تقویت اطلاعاتی و نظامی حزب الله لبنان خواهد شد.
  6. جنایات وحشیانه این رژیم موجب افزایش انگیزه نیروهای مقاومت و مسلمانان برای دفاع از مردم فلسطین و لبنان و مبارزه با رژیم صهیونیستی و آزاد سازی قدس شریف از دست این جنایتکاران خواهد شد، ان شاء الله.

وظایف ما

مقام معظم رهبری در پیام خود به مناسبت جنایت حمله به ضاحیه بیروت فرمودند : «بر همة مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند».

حمایتی که از عموم مردم مورد انتظار است، «حمایت مالی» و «حمایت تبلیغاتی» است.

امکان حمایت مالی از طریق سایت دفتر مقام معظم رهبری به آدرس ممکن است.

حمایت تبلیغاتی با جهاد تبئین در داخل و خارج برای خنثی سازی جنگ رسانه ای دشمن و مانع شدن از وصول این رژیم به اهدافش ضروری است. عوامل دشمن و فریب خوردگان در فضای حقیقی و مجازی برای ایجاد ترس از مبارزه و نا امیدی از پیروزی، القای بی اثر بودن حملات مقاومت، از بین بردن روحیه جهاد و شهادت و ... تلاش می کنند که مبارزه با ایشان کم از مبارزه در میدان جنگ نیست.

ضمن آن که مقام معظم رهبری فرموده اند : «وظیفه‌ى آحاد مردم در قبال مسئولین، اعتماد کردن و همراه بودن با آنهاست». «از هدفهای دشمن، بی‌اعتماد کردن مردم به مسئولین کشور است» (6 بهمن ماه 1388). در حال حاضر اتحاد و ید واحد شدن در مقابل رژیم صهیونیستی ضرورت دارد و از این رو نیش و کنایه زدن به مسئولین مربوطه -که غالبا با اطلاعات ناقص رخ می دهد-، کمکی به جبهه مقاومت نخواهد کرد، بلکه به آن لطمه خواهد زد، حمایت مردم را از نظام کاهش خواهد داد و قبول روایت مسئولین از حوادث را نیز تقلیل می بخشد و موجب افتادن در دام رسانه های بیگانه خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۰۳ ، ۱۳:۰۵
سید محمد رضا واعظی
جمعه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۳، ۰۹:۰۱ ق.ظ

پرونده نهم ربیع (عید الزهراء)

📌 اهمیت این روز؟

🔹 در مورد تعظیم و جشن گرفتن این روز به سبب هلاکت دومی تنها یک روایت در بحارالانوار (ج۳۰، ص۱۲۰) از وجود مقدس امام هادی ع نقل شده است که به دلایل فراوانی اشتباه یا جعلی است :

1 تقریبا از مسلمات تاریخ است که این شخص در تاریخ 28 ذی الحجه به هلاکت رسیده است و هیچ منبع دیگری این تاریخ را برای واقعه ذکر شده بیان نکرده است.

تاریخ نهم ربیع به نقلی تاریخ به هلاکت رسیدن عمر بن سعد است و شاید این سبب توهم و اشتباه شده باشد.

2 منبع قدیمی بحارالانوار در این حدیث "زوائد الفوائد پسر شیخ طوسی"، کتابی مجهول و ناشناخته است و تنها همین یک روایت از او نقل شده است.

راویان روایت نیز افراد مجهول و ناشناخته‌ای هستند.

اگر این روز دارای اهمیت ویژه ای در اسلام بود، بسیار بعید بلکه غیر منطقی است که تنها یک روایت از امام هادی ع که از ائمه متاخر هستند و آن هم در چنین کتابی نقل شده باشد و هیچ عالم متقدم دیگری _مثل کلینی و شیخ صدوق و شیخ طوسی_ به آن اشاره نکرده باشند.

3 الفاظ و عبارتهایی عامیانه و غیر فصیح در متن حدیث وجود دارد که دالّ جعلی بودن یا تصحیف آن دارد.

4 مفاد روایت معارض دستورات و معارف ضروری دین است.

🔺 به نظر می رسد انگیزه های اجتماعی-سیاسی در زمان صفویه سبب شده تا این روز پررنگ شده و تعظیم شود، مانند تحریک مردم علیه امپراطوری عثمانی آن هم قبل از میلاد حضرت رسول ص که می تواند مظهر وحدت مسلمین شود.

 

📌 اصل تبری از دشمنان اهل بیت ع

🔹 اصل تبری از دشمنان اهل بیت ع روایات فراوانی دارد، از فروع دین است و شکّی در آن نیست؛ حتی قریب به اتفاق علماء در جواز یا استحباب لعن این افراد تردیدی ندارند.

🔹 از طرفی انتخاب یک روز به عنوان روز تبرّی -ولو روز هلاکت شخص خاصی نباشد- فی نفسه و بدون لحاظ عناوین ثانوی مانع شرعی و عقلی ندارد و بلکه شاید خوب و موثر هم باشد، مثل انتخاب روز قدس یا درختکاری.

 

📌 وحدت مسلمین

1 از عوامل اتحاد در جامعه، وجود دشمن مشترک است. تاسیس اسرائیل در خاورمیانه سبب شد تا دشمن مشترک برای مسلمانان ایجاد شود و آنها را متحد کند. افکار عمومی مردم و دشمنی و کنیه و نفرت نسبت به اسرائیل و به تبع نسبت به آمریکا و اروپا در بین مسلمانان به اوج رسیده بود.

🔺 غرب تمام تلاش خود را کرد تا تقابل اسلام و اسرائیل -و به تبع غرب- را تغییر دهد و آن را به تقابل تشیع و تسنن یا اعراب و ایران تبدیل کند، نقشه‌ای که حکام خودباخته عرب نیز به آن کمک کردند.

دشمن عرب‌ها، اسلام شیعی معرفی شد -نکته ای که سران عربستان و برخی کشورها در گذشته بارها گفته‌اند که خطر اول منطقه بلکه جهان، ایران و هلال شیعی است-.

🔺 رسانه های عبری و عربی وابسته، جریان تقابل عرب و ایران و همچنین تسنن و شیعه را بسیار پررنگ جلوه می دهند.

2 قدرتمند بودن کشورهای مسلمان در منطقه به ضرر اسرائیل و غرب و منافع آن‌ها است. در نتیجه باید کشورهای مسلمان در منطقه تضعیف شوند.

بهترین روش برای تضعیف کشورهای منطقه، تقابل آنها با یکدیگر است و از جمله تقابل ایران و عربستان و ترکیه به عنوان سه کشور اثرگذار در منطقه.

 

نتیجه:

آنچه به وحدت مسلمین علیه اسرائیل و غرب لطمه بزند سبب تضعیف مسلمانان و اسلام و نفوذ و تسلط بیشتر غرب بر جوامع مسلمین خواهد شد.

🔺 سیره اهل بیت ع در عدم تحریک تقابل بین خاصه و عامه و ایجاد وحدت برای رسیدن به اهداف عالی بوده است؛ حتی حضرت امیر ع در مشاوره جنگی به دومی، او را از حضور در سپاهی که احتمال مرگ او می‌رفت، منع می‌کند تا جامعه اسلامی دچار مشکل نشود. (خطبه ۱۳۴ نهج البلاغه، ترجمه مرحوم دشتی).

🔹 مقام معظم رهبری، ۱۲ اسفند ۱۳۸۸ :

«علل ناتوانی جهان اسلام در دفاع از حقوق مسلمانان به تلاش بی وقفه امریکا، انگلیس و دیگر دشمنان اسلام برای ایجاد اختلاف و تفرقه در امت اسلامی است».

غصب قدس و فلسطین، کشتار مردم یمن، جنایت و تخریب در سوریه و عراق و ... به خاطر عدم اتحاد بین مسلمانان است.

🔹 روزنامه کیهان، ۲۲ اسفند ۱۳۸۸ :

معاون سابق وزیر خزانه داری آمریکا : «شکاف شیعه و سنی باعث شده است که غرب بر خاورمیانه مسلمان مسلط شود».

💢 بحث از آثار و برکات #وحدت_مسلمین «هفتاد من کاغذ شود».

🌷 تبدیل این روز به روز  بیعت مجدد با وجود مقدس امام زمان _عج_ سنت بسیار خوبی است.

#سیاسی

#عید_بیعت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۳ ، ۰۹:۰۱
سید محمد رضا واعظی
شنبه, ۳۰ تیر ۱۴۰۳، ۰۱:۴۲ ب.ظ

قرآن، راه با خدا بودن

☀️ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳ : 

📌 کتَابُ اللَّهِ تُبْصِرُونَ بِهِ 
وَ تَنْطِقُونَ بِهِ 
وَ تَسْمَعُونَ بِهِ ...
وَ لَا یُخَالِفُ بِصَاحِبِهِ عَنِ اللَّه‏

🔹 این قرآن است که با آن مى‏‌توانید راه حق را بنگرید 
و با آن سخن بگویید 
و به وسیله آن بشنوید ... 
و کسى را که همراهش شد از خدا جدا نمى‌‏سازد.

 

#قرآن
#اخلاق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۰۳ ، ۱۳:۴۲
سید محمد رضا واعظی

شرح فارسی کفایه الاصول، مقصد چهارم. عام و خاص

 

مشتمل بر :

شرح مطالب 

اشاره به مراحل و روش های حل مساله در کفایه 

ارجاع به منابع برای تکمیل بحث 

تحلیل دقیق متن 


دانلود

 

#شرح_کفایه

#شرح_فارسی_کفایه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۰۳ ، ۰۷:۳۰
سید محمد رضا واعظی
جمعه, ۴ خرداد ۱۴۰۳، ۰۸:۳۱ ق.ظ

دنیای ناچیز در نگاه پیامبر اکرم ص

🌷نهج‌البلاغه، خطبه ۱۰۹ : 

پیامبر صلّى اللّه علیه و آله
#دنیا را خوار مى شمرد و در نزد دیگران خوار و بى مقدار معرّفى فرمود. 

🔹و مى دانست که خداوند براى احترام به ارزش او دنیا را از او دور ساخت و آن را براى #ناچیز بودنش به دیگران بخشید.

🔹پیامبر صلّى اللّه علیه و آله از جان و دل به دنیا پشت کرد، و یاد آن را در دلش میراند. 

🔺دوست مى داشت که زینت هاى دنیا از چشم او دور نگهداشته شود، تا از آن لباس فاخرى تهیّه نسازد، یا اقامت در آن را آرزو نکند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۰۳ ، ۰۸:۳۱
سید محمد رضا واعظی
سه شنبه, ۱ خرداد ۱۴۰۳، ۰۸:۵۴ ق.ظ

اکثار روایت اجلا

بررسی صحت و سقم دلالت «اکثار روایت اجلاء» بر وثاقت

 

با توجه به نظرات :

حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدجواد شبیری ‌زنجانی

استاد گرانقدر سیدعلیرضا حسینی شیرازی

آیات عظام علی عندلیبی و مسلم داوری

و سایر علماء و متخصصین علم رجال

 

دانلود متن PDF

 

دانلود صوت مباحث در سه جلسه : 

جلسه اول 

جلسه دوم

جلسه سوم

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۰۳ ، ۰۸:۵۴
سید محمد رضا واعظی
دوشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۵:۲۴ ق.ظ

یادداشتهایی بر کفایه الاصول، مقصد چهارم. عام و خاص

شرح فارسی کفایه الاصول، مقصد چهارم. عام و خاص

 

مشتمل بر :

شرح مطالب 

اشاره به مراحل و روش های حل مساله در کفایه 

ارجاع به منابع برای تکمیل بحث 

تحلیل دقیق متن 

 

دانلود 

 

#شرح_کفایه

#شرح_فارسی_کفایه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۵:۲۴
سید محمد رضا واعظی
چهارشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۳، ۰۸:۴۱ ب.ظ

تفسیر سوره حمد / 14

الحمدلله ربّ العالمین

اهمیّت حمد[1]

طبق مفاد روایات مبارک از خزائن علم الهی وجودات مقدس معصومین علیهم الصلاه و السلام-، بنای اسلام بر تسبیحات اربعه، یعنی سبحان الله، الحمدلله، لا اله الا الله و الله اکبر است و از این رو عرش، بیت المعمور و کعبه همگی مربع هستند.[2]

از سویی وارد شده است که حمد الهی محبوبترین اعمال نزد خداوند است. دعای جامعی است که خداوند تبارک و تعالی- آن را می شنود. دعایی که با تحمید شروع نشود، ابتر است، بلکه هر کاری بدون آن، ابتر و بی سرانجام است.[3]

 این ذکر از دنیا و ما فیها بهتر است[4] و اولین کسانی که به بهشت خوانده می شوند، حمد کنندگانی هستند که در آسایش و سختی خدا را حمد می کنند.[5]

عزیزترین مخلوق هستی، وجود نازنین پیامبر ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم- روزی 360 بار ذکر شریف تحمید را بر زبان مبارک خود جاری می کردند.[6]

تمام شکر الهی، تحمید الهی است[7] و هر کس در صبح چهار مرتبه ذکر شریف «الحمدلله رب العالمین» را بگوید، شکر صبح آن روز را ادا کرده است و اگر در شب این کار را تکرار کند، شکر شب را نیز ادا کرده است.[8]

معنای حمد

حمد به معنای ثناء و ستایش است. ستایش برای کمال اختیاری یا کار نیک اختیاری است، هر چند روشن است که کار نیک، ناشی از کمال ذاتی شیء است و از کمال ذاتی سر می زند.

تفاوت حمد با مدح

مدح -در مقابل ذم- اعمّ از حمد است و برای کمال یا کار نیک غیر اختیاری نیز به کار می رود، به عنوان مثال زیبایی یک گوهر مورد مدح قرار می گیرد، اما «حمد» نمی شود.

تفاوت حمد با شکر

شکر به معنای سپاس است و مخصوص مواردی است که احسان و فعل یک شخص با میل و اراده او برای انتفاع غیر باشد. بنابراین در صدق شکر، وصول اثر به غیر نقش دارد، در حالی که این شرط در «حمد» وجود ندارد.

«ال» در الحمد

«الف و لام» در آیة شریفه ظهور در «ال» جنس دارد و اشاره به طبیعت حمد دارد که در تمام مصادیقِ حمد محقّق است. اگر «ال» برای استغراق باشد، مستقیم اشاره به تمام مصادیق حمد دارد.

از وجود مقدس امام باقر ع نقل شده است که ذکر شریف «الحمدلله» بر زبان جاری ساختند و فرمودند : «چیزی را ترک نکردم و باقی نگذاشتم. همه انواع حمدها را برای خداوند عزّ و جلّ- قرار دادم و حمدی نیست مگر این که داخل در آن چیزی است که گفتم».[9] پس حمد بر قدرت، حمد بر علم، حمد بر حکمت، حمد بر عزت، حمد بر هر لطف و رحمتی داخل در ذکر شریف «الحمدلله» است و تمام حمدها را در بر می گیرد.  

«لام» در لله

«لام» در «لله»، ظهور در «لام» اختصاص یا ملکیت دارد و انحصار جنس حمد یا تمام افراد حمد به ذات اقدس الهی را افاده می کند که در ادامه شرح آن خواهد آمد.

اختصاص حمد به «الله»

بیان شد حمد به معنای ستایش برای کمال اختیاری یا فعلِ حَسَنِ اختیاری است. آیه شریفه، ستایش را مختص به «الله»[10] معرفی می کند. معنایش این است که کمال اختیاری و فعل کمالی اختیاری که شایسته حمد و ستایش است، مخصوص «الله» -تبارک و تعالی- است و غیر او کمال یا فعل اختیاری ندارند. غیر او فاقد کمالی است که او را شایسته حمد کند و الا حصر حمد برای خداوند تبارک و تعالی- صحیح نبود.

دلیل اختصاص حمد به «الله»

هر کمالی از جمله علم، قدرت، حکمت، عزت، عطوفت، بردباری و ... برای اوست و هر کمالی که در مخلوقی دیده می شود، افاضة او، لطف او، ملک حقیقی او و تجلّی و بروز و ظهور کمال اوست و مخلوق از خود کمالی ندارد. «و لایحیطون بشیء من علمه الا بما شاء».[11] تمام علم‌ها، علمِ اوست. «بحول الله و قوّته اقوم و اقعد»[12]. تمام قدرت‌ها، قدرتِ اوست. تمام کمالات، کمال اوست. او کمال بی نهایتی است که هیچ کمالی از او جدا و برای غیر او نیست.

مخلوقات دارای کمالات و نقص هایی هستند. جهت کمال برای اوست و جهت نقص برای او نیست. هیچ نقص و ضعفی به او راه ندارد. هیچ مخلوقی کمال و جمالی از خود و برای خود ندارد، بلکه مخلوق جلوة ناقصِ کمالِ خالق است. نقص از مخلوق است و کمال از خالق. پس هیچ مخلوقی شایسته حمد نیست و تمام حمدها از ازل الی الابد مختصّ به ذات اقدس الهی است.

از آنجایی که «الله» اشاره به ذات مستجمع جمیع صفات کمالی دارد، شاید استفاده از «الله» در «الحمدلله» برای اشاره به این نکته باشد که چون این ذات دارای تمام کمالات است، پس حمد به جهتِ کمالِ ذاتی، مخصوص اوست. در حقیقت با تصور صحیح موضوع (الله)، حکم (اختصاص حمد به او) قابل تصدیق است.

از سوی دیگر هر فعلِ شایستة تقدیری که از کمال ناشی می شود نیز فعلِ اوست. هر عمل صالحی که انجام می شود، هر خدمتی که به دیگران و جامعه رخ می دهد، هر نعمتی که از غیر می رسد و هر فعلی که مستحقّ حمد است، ناشی از کمالِ او و برای اوست. حُسن و کمال هر فعلی ناشی از ذات دارای کمال است و ذات دارای کمال، منحصر در باری تعالی است و هر نقص و عیبی در فعل ناشی از نقص ذات فاعل است که در باری تعالی راه ندارد. نقص فعل به دلیل نقص مخلوق است و کمال آن به دلیل کمال خالق. پس حمد به جهتِ کمالِ فعل به باری تعالی تعلق می گیرد و مخصوص اوست.

از این رو در قرآن کریم آمده است «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى».[13] قتل آنها فعل خداست. آن پرتاب کار خداست. همچنین در جای دیگر می فرماید : «فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذینَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین‏».[14] بعد از بیان از بین رفتن ظالمان، حمد خداوند بیان شده است و این اشاره دارد به این که این فعل، فعل الهی است و برای این فعل باید خدا را حمد کرد.

ذکر «ربّ العالمین» -که اشاره به توحید ربوبی دارد- در آیه شریفة «الحمدلله رب العالمین» شاید اشاره به این نکته باشد که خداوند تبارک و تعالی- پرورش دهنده و سوق دهنده هر موجودی به سمت کمال اوست و هر رحمت و نعمت و احسانی که به مخلوقی می رسد از آفرینش و تربیت-، فعلِ اوست. در نتیجه حمد از جهتِ فعلِ کمالی، مخصوص اوست.

در سوره مبارکه نساء آمده است «ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّه‏ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِک‏».[15] نیکی از جانب خداست و پلیدی از جانب مخلوق. در روایت مبارکی از لسان ذات اقدس اله آمده است «أَنِّی أَوْلَى‏ بِحَسَنَاتِکَ‏ مِنْک».[16] منِ خدا اولی به اعمال نیک تو هستم. عمل نیک شایسته ستایش است، لکن اعمال خیر انسان و کمالی که منشأ آن عمل خیر شده است، از خداست و در نتیجه انسان شایسته حمد نیست؛ بلکه اگر حمدی واقع شود، به صاحب اصلی کمال و کار خیر که خداست، تعلق خواهد گرفت.

در دعای 37 صحیفه سجادیه آمده است :

«تُثِیبُ عَلَى قَلِیلِ مَا تُطَاعُ فِیهِ حَتَّى کَأَنَّ شُکْرَ عِبَادِکَ الَّذِی أَوْجَبْتَ عَلَیْهِ ثَوَابَهُمْ وَ أَعْظَمْتَ عَنْهُ جَزَاءَهُمْ أَمْرٌ مَلَکُوا اسْتِطَاعَةَ الِامْتِنَاعِ مِنْهُ دُونَکَ فَکَافَیْتَهُمْ، أَوْ لَمْ‏ یَکُنْ‏ سَبَبُهُ‏ بِیَدِکَ‏ فَجَازَیْتَهُمْ! بَلْ مَلَکْتَ- یَا إِلَهِی- أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَنْ یَمْلِکُوا عِبَادَتَکَ، وَ أَعْدَدْتَ ثَوَابَهُمْ قَبْلَ أَنْ یُفِیضُوا فِی طَاعَتِکَ، وَ ذَلِکَ أَنَّ سُنَّتَکَ الْإِفْضَالُ، وَ عَادَتَکَ الْإِحْسَانُ، وَ سَبِیلَکَ الْعَفْو».

«بر طاعت کم و ناچیز پاداش ‍ مى دهى که گویى شکر بندگان که در برابر آن ثواب مقدار داشتى و جزایشان را بزرگ داشتى امرى است که آنان مى توانند از آن سرباز زنند. آیا زمام کار به دست تو نبود و اینان از خود چیزى داشتند؟ بلکه پیش از آن که توفیق عبادتت را بیابند و به درگاه تو بار یابند، زمان کارشان به دست تو بود و تو مالک آنها و همه شئون هستیشان بودى و پیش از آن که کارى کنند، ثوابشان را آماده کردى و براى این که آنان را به ثوابى برسانى بهانه اى به نام عبادت به دست آنان دادى و این همه، بر اثر آن است که سنت تو تفضل و عادت تو احسان و راه تو راه عفو و گذشت است».

هر جا ستایشی هست، آن جا کمالى یا فعل کمالی وجود دارد که برای خداست. هر کمالی مورد ستایش قرار گیرد، در حقیقت خداوند تبارک و تعالی- مورد ستایش قرار گرفته است. در فرازی از ادعیه روز عید غدیر آمده است : «یا مَنْ لَهُ الْحَمْدُ وَ لا یَنْبَغِی‏ الْحَمْدُ إِلّا لَه‏».[17] ای کسی که حمد برای اوست و حمد شایسته غیر او نیست.

در دعای امام باقر علیه الصلاه و السلام- بعد از نماز شب آمده است :

«اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ یَا رَبِّ أَنْتَ‏ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‏ فَلَکَ الْحَمْدُ وَ أَنْتَ قَوَّامُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ فَلَکَ الْحَمْدُ وَ أَنْتَ‏ جَمَالُ‏ السَّمَاوَاتِ‏ وَ الْأَرْضِ فَلَکَ الْحَمْدُ وَ أَنْتَ زَیْنُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ فَلَکَ الْحَمْدُ وَ أَنْتَ صَرِیخُ الْمُسْتَصْرِخِینَ فَلَکَ الْحَمْدُ وَ أَنْتَ غِیَاثُ الْمُسْتَغِیثِینَ فَلَکَ الْحَمْدُ وَ أَنْتَ مُجِیبُ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ فَلَکَ الْحَمْدُ- وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ‏ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ‏ فَلَکَ الْحَمْدُ اللَّهُمَّ بِکَ تُنْزَلُ کُلُّ حَاجَةٍ فَلَکَ الْحَمْد».[18]

نور آسمانها و زمین، قوام آسمانها و زمین، زیبایی و زینت آسمانها و زمین خداست و لا غیر، پس حمد مخصوص اوست. فریادرس، اجابت کننده ادعیه گرفتاران و محل نزول هر نیازی اوست و لا غیر، پس حمد مخصوص اوست.

امام کاظم علیه الصلاه و السلام- به شخصی این دعا را بعد از نماز شب توصیه فرمودند:

«اللَّهُمَّ مَا عَمِلْتُ‏ مِنْ‏ خَیْرٍ فَهُوَ مِنْکَ‏ لَا حَمْدَ لِی فِیهِ وَ مَا عَمِلْتُ مِنْ سُوءٍ فَقَدْ حَذَّرْتَنِیهِ لَا عُذْرَ [لِی‏] فِیهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَتَّکِلَ عَلَى مَا لَا حَمْدَ لِی عَلَیْهِ وَ آمَنَ مِمَّا لَا عُذْرَ لِی فِیه‏».[19]

در ادعیه روز جمعه نیز آمده است :

«وَ لَکَ الْحَمْدُ کَمَا تَوَلَّیْتَ الْحَمْدَ بِقُدْرَتِکَ وَ اسْتَخْلَصْتَ الْحَمْدَ لِنَفْسِکَ وَ جَعَلْتَ الْحَمْدَ مِنْ خَاصَّتِکَ وَ رَضِیتَ بِالْحَمْدِ مِنْ عِبَادِکَ وَ فَتَحْتَ‏ بِالْحَمْدِ کِتَابَکَ وَ خَتَمْتَ بِالْحَمْدِ قَضَاءَکَ وَ لَمْ یَعْدِلْ‏ إِلَى غَیْرِکَ وَ لَمْ یَقْصُرِ الْحَمْدُ دُونَکَ فَلَا مَدْفَعَ لِلْحَمْدِ عَنْکَ وَ لَا مُسْتَقَرَّ لِلْحَمْدِ إِلَّا عِنْدَکَ وَ لَا یَنْبَغِی‏ الْحَمْدُ إِلَّا لَکَ».[20]

حمد جاهلانه غیرخدا

گاهی ستایش کننده، تصور می کند شیئی دارای کمال اختیاری یا فعل نیک اختیاری است و او را می ستاید، حال آن که آن کمال و فعل از خداست و مخلوق از خود هیچ کمالی ندارد. ستایشِ حمد کننده در حقیقت به صاحب اصلی آن کمال و فعل که ذات اقدس الهی است، تعلّق گرفته است. مانند کسی که «زید» را مولف کتاب ارزشمندی می داند و او را می ستاید و می گوید «چقدر شما عالم و دانشمند هستید»، حال آن که کتاب برای «علی» است و تعریف و تمجیدهای او در حقیقت به «علی» تعلق می‌گیرد و «علی» است که عالم و دانشمند است، ولی او -به دلیل جهل- خیال می کند که در حال تعریف و تمجید زید است. کسی که می گوید «عجب ورزشکار قدرتمندی»، «عجب بازیگر توانمندی»، «چه مدیر با صلابتی» و ...، خیال می کند در حال مدح آن افراد است، در حالی که حمد او در حقیقت به ذات اقدس الهی رجوع می کند. تمام حمدها و ستایش‌ها به ذات اقدس الهی تعلق می‌گیرد، چه حمد کننده بداند و چه نداند.

اگر کمالی در این نوشته است در حقیقت برای اوست و اگر نقص و ایرادی است منسوب به مخلوق است. نقص، حمد ندارد و این کمال است که مورد حمد واقع می شود.

کسی که فضل و کمالی در غیر خدا ببیند و غیر خدا را بستاید، جاهل است، حقیقت اسم بودن مخلوق را نفهمیده است و به عمقِ درکِ ذکر شریف «بسم الله» نرسیده است. کسی که فضل و کمالی برای خود قائل است و خود را می ستاید، جاهل و دچار خودپسندی و غرور است. «اسم بودن خود برای خدا» را نفهمیده است و حقیقتِ «الحمدلله» را تصدیق نکرده است، هر چند این ذکر شریف را بارها بر زبان جاری کند. پوستة ظاهری ذکر را دارد، اما حقیقت باطنی آن به روح او نفوذ نکرده است.

حتی نفسِ درکِ کمال و فضل و علم به آن، خود کمالی است که برای خداست. درک و درک کننده و درک شونده، همگی اسم الله و جلوه‌ای از کمالات او هستند.

انسان از سویی به دلیل انانیت، خودپسندی و هوای نفس، حاضر نیست این حقیقت را بپذیرد و کمال را از خود نفی کند. تصور می کند با نفی کمال از خود، خوار و خفیف می‌شود. از سوی دیگر با کمالِ توهّمیِ خود خوگرفته و از پذیرش خلاف آن وحشت دارد، حال آن که با اثبات کمال برای خود، عین جهل و نادانی است و خود را از درک حقائق و نیل به کمالات محروم کرده است. نفی کمال از خود و تصدیق «الحمدلله» از عمق وجود نشانة بروز کمالات بیشتر الهی در ذات مخلوق است.

اثر اعتقاد به «الحمدلله»

اعتقاد به اختصاص حمد به خداوند تبارک و تعالی-، مانع هر گونه غرور و تکبّر است. غرور و تکبّر از آن جایی ناشی می شود که انسانی تصوّر کند کمالی دارد و فعل شایسته‌ای از او سر زده است. حال آن که همه این‌ها از خدا و به لطف اوست. «تا نباشد جذبه روشن نیستم، این که غوغا می کند من نیستم».

در مقابل کسى که برای خود کمال مستقل و اختیاری قائل است و مانند قارون تصور می کند با تلاش، قدرت، هوش و علم خود جایگاهی رسیده ‌است[21]،گرچه به زبان «الحمد لله رب العالمین» بگوید، اما به حقیقت آن آگاهی و ایمان ندارد. حمد زبانى دارد، اما باطن و روح او «الحمدلله» را باور نکرده است. کسى که طلبکارانه نعمت را دسترنج خود مى داند، به حقیقت حمد نرسیده و ولىِّ نعمت خود را نشناخته است.

 

[1] ر.ک. کافی، ج2، ص503 و 504.

[2] علل الشرائع، ج2، ص398.

[3] بحارالانوار، ج90، 216 و النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ج1، ص93.

[4] امالی مرحوم شیخ طوسی، ص610.

[5] مکارم الاخلاق، ص307.

[6] بحارالانوار، ج90، ص216.

[7] کافی، ج2، ص95 و96.

[8] بحارالانوار، ج90، ص216.

[9] کشف الغمه، ج2، ص118.

[10] در مورد این اسم شریف ذیل آیه شریفه «بسم الله الرحمن الرحیم» سخن گفته شد.

[11] سوره مبارکه بقره، آیه شریفه 255.

[12] کافی، ج3، ص338.

[13] سوره مبارکه انفال، آیه شریفه 17.

[14] سوره مبارکه انعام، آیه شریفه 45.

[15] سوره مبارکه نساء، آیه شریفه 79.

[16] کافی ج 1، ص 159، روایت 12.

[17] ابن طاووس ره، اقبال الاعمال، ج1، ص472.

[18] شیخ طوسی ره، مصباح المتهجد، ج1، ص164.

[19] قطب الدین راوندی ره، الدعوات، ص199.

[20] شیخ طوسی ره، مصباح المتهجد، ج2، ص492.

[21] سوره مبارکه قصص، آیه شریفه 78 : «قالَ إِنَّما أُوتیتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدی‏».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۰۳ ، ۲۰:۴۱
سید محمد رضا واعظی